داستان‌های مکرر تلخ زندگی
عیسی یگانه
در روزهای اخیر خبر تلخی در فضای مجازی منتشر شد؛ آن هم خودکشی کارگر شهرداری اورمیه به خاطر عدم دریافت حقوق ماهانه خود در سه ماه اخیر بود. کارگری که به یقین فشار مشکلات مالی و آبروداری نزد بچه و خانواده و کسبه، سبب این اقدام ناگوار شده است. این در حالی است از سوی شهرداری اورمیه در خصوص این حادثه تلخ به سکوت گذرانده شده است. راستی چرا باید هر روز چنین اخبار تلخ و ناگواری بشنویم. چرا حقوق کارگران شهرداری این قدر در شهرهای کشور عقب می‌افتد؟!
چرا مسئولان محترم در این خصوص برنامه‌ای ندارند؟! آیا در این جامعه همیشه باید طبقات پایین و مستضعف آسیب‌های اجتماعی را تحمل کنند؟!
این خودکشی‌های مکرر و اخیر آیا زنگ خطری بر وجدان مسئولان نیست؟! آیا به راستی اصلاً وجدانی هم در کار است؟!
این خبر ناگوار مرا به یاد یک حادثه ناگوار دیگر انداخت یکی دو سال قبل دوستی تعریف می کرد: امروز در مزار یکی از شهرهای همجوار بودم که در آنجا برنج را بر سر مشایعت کنندگان متوفا پخش می کردند.
پرسیدم دیگر برنج چرا؟! آایا رسم جدیداست؟! گفت : ناراحت نمی‌شوی بشنوی ؟! گفتم: بگویید…!
گفت : پسر کوچک ۸ ساله‌‌ای با سیلی پدرش جان داده است!! گفتم چرا؟!
گفت: این کودک مدتی بود از مادرش غذای برنج می‌خواست که برایشان بپزد!! اما آنها نداشتند. مادر به کودک وعده داده بود اگر در امتحان ترمی نمراتت عالی باشد حتماً بعد از اینکه کارنامه‌ات را آوردی برایت برنج خواهم پخت! کودک ۸ ساله تلاش خود را با وعده خوردن برنج مضاعف کرده بود و با کارنامه عالی به خانه آمد… مادر قول داده و مغموم به دنبال چاره آمد. آهی در بساط نبود. به مغازه رفت تا به صورت نسیه برنج تهیه کند اما صاحب مغازه نسیه نداده بود. او مجبور شده بود که چادرش را گرو بگذارد… و مقداری برنج در قبال آن بگیرد. برنج پخته شد. ظهر یا شبش پدر خانواده به خانه آمد. بوی برنج در خانه پیچیده بود.
چرائی پخت آن را پرسید؟ وقتی متوجه شد که مادر چادرش را گرو گذاشته است … از حرص و خشم سیلی بر صورت کودک نواخت و سر کودک به ستون اتاق خورد و در نتیجه کودک بی‌نوا از دنیا رفت وحالا اینان از شدت غم و غصه دارند برنج بر سر اهل عزا افشان می‌کنند…
حال تعریف داستان سوم بماند.
اما در این وضعیت‌های آشفته … ای مسئولانی و کسانی که شعارهایتان دنیا را پر کرده است فقط می‌توانم بگویم دمی سکوت کنید و به نوای استخوان‌هایی که می‌شکنند گوش فرا دهید.
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید